گرافیک رو تا مقطع ارشد خوندم ولی همیشه حوزههای بین رشتهای برام جذابتر بودن. شروع کردم به تجربه کردن تا یاد بگیرم و یاد گرفتم هر دانشی که به بازکردن گرهای از زندگی انسانها کمک کنه و تجربه بهتری از زندگی رو رقم بزنه، نوعی دیزاینه. مینویسم. شعر میگم. دیزاین میکنم. میخونم.
سالها با یک NGO در حوزه حمایت از بیماران اعصاب و روان همکاری میکردم و تمرکزم رو گذاشتم برای طراحی در حیطه سلامت روان تا به «انگ زدایی» و جلب حمایت از بیماران و افزایش سطح آگاهی عمومی در این موضوع کمکی کرده باشم. از محتوای دیجیتالی تا اینفوگرافیک و نشریه. اون تجربه برای من خیلی باارزشه چون در یک موضوع خیلی خیلی حیاتی تونسته بودم کمی موثر باشم.
وقتی وارد دنیای تجربه کاربری شدم تازه فهمیدم چه وسعت ناشناختهای برای پیداکردن مسئلههای واقعی و راهحلهای کاربردی وجود داره. تلفیق تجربه دیروز با دانش امروز شیرینترین بخش زندگی منه. هنوز اول راهم و در حال یادگرفتنم.
از اندوه، اندیشه بسازیم.