به عنوان یک مدیر محصول هماهنگ کنندهی بخشهای مختلف کسب و کار، یعنی فناوری، طراحی و منابع با بازار هستم. سالها پیش این مسیر رو به عنوان یک توسعهدهنده آغاز کردم، سپس یک روز با مسایل و اهداف سازمانی درگیر شدم، بعد تفکر طراحی و حل مسئله. برای همین زبان مشترک اینها رو میدونم.
در مراحل یک پروژه شامل درگیر شدن، دیدن خروجی، تعیین چشمانداز، طرد شدن، ساختن، رونمایی و کاشتن برای رشد، هیجان دارم که چندین بار این چرخه رو طی این سالها تکرار کردم و امیدوارم در آینده هم همینطور باشه.
طراحی ... به نظر من فقط نباید کار کنه بلکه باید زندگی مارو بهبود ببخشه. یعنی زندگی راحتتر، امنتر، سریعتر، پایدارتر، شادتر و .. باشه.
من زندگی حرفهای رو مجموعهای از پروژهها میدونم. چیزهایی که باید ابداع، تامین و در نهایت تحویل داده بشن. گاهی به اندازه یک عمر طول میکشن، گاهی هم به سرعت میان و محو میشن. خوشبختانه دنیا روی خوشش رو به من نشون داده و پروژهها اغلب تبدیل به همکاریهای بلند مدت (شما بهش میگید شغل) شدن.